خواب دیدم که بهم گفتی خیلی نوشته هات مزخرف شده....راستش چند وقتی میشه که مرز خواب و بیداری رو حسابی گم کردم....دهنم مزه تلخ الکل میده، سرم هم کمی درد می کنه، دیروز هیچی نخوردم! اصلاّ احساس گرسنگی هم نکردم! شب کلی شراب خوردم،سیگارکشیدم و بالا آوردم! دیگه وقتی حالم به هم میخوره گریه نمی کنم...
دلم بدجوری تنگ شده ولی می دونی که من صبر می کنم و به ناگاه می ترکم...شاید هم نه...! توی دلم میگم هر چی پیش بیاد اتفاق خوبیه ولی خیلی وقت ها باورش برام داره یواش یواش سخت میشه....
خواب دیدم بهم گفتی ....یادم نیست...لطفاّ به خوابم که میای کمی منو تو خواب دوست داشته باش!