19 February 2010

افکار ما 12

دلمان تنگ است، همه کارهایمان گره خورده اند به یکدیگر، وجدانمان خفته و دیگر روی خوش به هیچ کس نشان نمی دهیم! چای تلخ و سرد می خوریم...به پنجره ساختمان روبه رو خیره می شویم...به داروی مسکن فکر می کنیم که در دور دست ها هر چند روز یک بار به دلتنگی می خورانند و به گذشت زمان، آرزوهای بر آب می سازیم و بر حباب های فکرمان سوار می شویم و با نشیمنگاه بر زمین سخت فرود می آییم....