فاصله/ Distance
24 September 2010
خیلی که اوضاع زندگیم میریزه به هم، میزنم به رگ بی خیالی....همه چیز رو دایورت میکنم رو تخمی که ندارم...اینجوری میشه که از درون نابودم و از بیرون خوش و خرم...اینم شده داستان ما...گاهی چنان در رویای خودم غرقم که داستان اصلی حتی از یادم میره!
Newer Post
Older Post
Home