20 June 2010

من هیچی ندارم که بگم، از غصه پرم و از تنهایی....از درد پرم و حس جدایی...
خسته هستم و امیدوارم که این بازی هر چه زودتر تموم بشه....خسته هستم
سه روزه که هیچ کاری نکردم...یعنی اصلاٌ جون ندارم که کاری بکنم...خسته هستم .....از بیکاری و خواب های طولانی...