14 May 2011

بعد از دو سال و اندی....دیشب یه هوا بهم خوش گذشت! یه هوا....

یه جایی بودم که میشد سیگار کشید، عرق خورد و نلرزید......زیر یه سقف....

یه حس عجیبیه این جور حس ها....اصلا قابل مقایسه نیست با اونچه از قبل تجربه کردی اما....جدید هم نیست!

گذشته از این حرف ها....هوا خیلی بهاره....زیادی هوا بهاره.....

میگم اگه هیچ وقت هم رو نبینیم هم عیبی نداره....داستان هنوز هم قشنگه....

دارم پشت هم چرند سر هم میکنم.....!!!

باید برم آزمایشگاه...باید برم....

خیلی خیلی از همه چیز عقب موندم....