موهامو کوتاه نمیکنم....اصلاٌ منم و موی دراز....
از اون روزهایی که اصلاٌ حسش نیست هیچ کاری بکنم .....کلی اعصابم ریخته و پاشیده ست....مثل همیشه...!!! یه جورایی از قرار حسابی تابلو شده که نمی تونم توی آزمایشگاه کار کنم....شاید هم نشده....یه هوا حس میکنم که دارم خودمو لوس میکنم...ولی از طرف دیگه وقتی کل ماجرا میاد جلوی چشام ....باز داغون میشم!
به هر حال امروز که شنبه باشه، باید برم و کارامو تموم کنم...
ای واااااای!
کلی خوابیدم اما هنوز هم خوابم میاد...میتونم یه دو ساعت دیگه هم همینجوری بخوابم...با حوله و موی دراز خیس!